یکی از گرایشهای جدید معماری، معماری در دکوراسیون داخلی سبز یا معماری پایدار است که اخیراً مورد توجه بسیاری از معماران معاصر جهان قرار گرفته است. معماری دکوراسیون داخلی از مفاهیم توسعه پایدار منشاء گرفته، سازگاری و هماهنگی با محیط زیست را در پی دارد. هدف از احداث بناهای سبز، بهبود یافتن آب و هوا، جلوگیری از اتلاف انرژی مصرف شونده برای فراهم کردن سرمایش و گرمایش و همچنین کاهش آثار منفی ساخت و ساز بر محیط زیست است.
احداث ساختمانهای سبز، به سلامت انسانهای ساکن در آن و در محیط اطراف آن کمک میکند. الهام گرفتن از طبیعت و استفاده از مصالح بادوام طبیعی و مناسب در عین تکیه بر منبع انرژی سولار برای گرمایش، روشنایی روزانه و تأمین الکتریسیتهٔ لازم برای ساعات غروب و شب، مواردی از استفادهٔ مستقیم از انرژیهای پاک و در دسترس است. بازیافت صحیح ضایعات مصالح ساختمانی هم در راستای همین استراتژیها، هزینههای تولید را کاهش میدهد. صرفه جویی و بهینه مصرف کردن انرژی و در رأس آن، کاربرد انرژیهای پایدار، هماکنون کمتر نقشی در فرهنگ ساحتمانی کشور دارد. به علاوه، در ساخت و سازهای مجتمعهای مسکونی به دست بخش خصوصی و به ویژه در احداث مسکن ثروتمندان، مبالغ قابل توجهی صرف اعمال تزئینات افراطی و بیاصالتی میشود که عمدتاً به ابزارسازی معروف و گاه، حتی خدشهدارکنندهٔ زیبایی نما یا دکوراسیون داخل بناست. انگیزهٔ صرف این هزینههای نامتعادل در زیورآرایی، القای جلال و شکوه و نهایتاً کسب رونق و موفقیت تجاری به ویژه در حرفهٔ بساز و بفروشی است.
این موضوع، متأسفانه به یک رویه در جامعه تبدیل شده است. به نظر میرسد که ارائهٔ رویکردهای زیباییشناسی مدرن، الگوهای بهینهسازی مصرف و احترام به محیط زیست و حقوق اجتماعی شهروندان به اذهان عمومی، بتواند به مرور منجر به جایگزینی روشهای علمی و منطقیتر به جای مدپرستی و درک محدود از زیبایی و سادگی در ساخت و ساز گردد.
اگر معماران ساختمانها بکوشند به جای قبول بی قید و شرط سلیقههای عامیانه و بازارپسند، با لحاظ کردن گزینههای بهبود دهندهٔ بیشتر، ذوق و سلیقهٔ عمومی را به تدریج در جهت پذیرش روشهای بهینهٔ یاد شده هدایت کنند، جای امیدواری هست که لوکسگرایی به روشهای درستتری پیادهسازی شده، اصول معماری مدرن و علمی، جنبههای متفکرانهتری را به ظاهر و عملکرد سازههای مسکونی ببخشد.
در واقع، معماران و معماران دکوراسیون منزل میتوانند رفته رفته به مردم بباورانند که طرحهای زیست محیطی و سازگار با اقلیم، اگر از دیدگاه زیبایی (و فارغ از در نظر گرفتن جنبههای رفاهی و ارگونومی، که از این نظرها بسیار پیشرفتهتر است) از تزیینات رایج کنونی پیشی نگیرد، کمتر از آنها هم نیست.
با اعمال طراحی سبز، منابع طبیعی، قبل، بعد و در طی روند ساخت، کمترین آسیب را دیده، مصالح به کار رفته در ساختمان، عمر مفید طولانی داشته، تا بیشترین حد، قابل بازگشت به چرخهٔ طبیعت خواهند بود. به عقیدهٔ کارشناسان شهرسازی، طول عمر زیاد مصالح در وهلهٔ اول، بهتر از استفادهٔ مجدد یا بازیافت آنهاست.
ساختمانها و دکوراسیون منزل باید طوری طراحی و ساخته شوند، که نیاز آنها به سوخت فسیلی، به کمترین حد ممکن برسد. این از مهمترین اهرمهای حفاظت از طبیعت و اجتناب از دخالت در زنجیرههای مختلف اکوسیستمهاست. اما برای عینیت یافتن مزایای این اصل، میبایست تعداد ساختمانهای بیشتری در کنار هم از آن تبعیت کنند، تا نتایج آن محسوس گردد؛ یعنی همان وظیفهٔ طبیعتدوستانه و فنآورانهای که امروز بر دوش معماران شهرهاست.
ساختمانها باید طوری طراحی و ساخته شوند، که قادر به بهرهگیری از اقلیم و منابع انرژی محلی باشند. شکل و نحوهٔ استقرار کل ساختمان، پیکربندی فضاهای داخلی و عایقبندی سطوح و مبادی آن میتواند به گـونهای باشد که موجب بهبود سطح رفاه و کاهش مصرف سوخت فسیلی گردد. این رهیافت، در گذشته نیز به دست متفکران معماری جهان، مانند رومیها و یونانیها به کار گرفته میشده است.
راه حل معمول درعصر حاضر برای تقابل با شرایط نامساعد اقلیمی در اکثر شهرهای کشورمان، یعنی کاربرد سامانههای تهویهٔ مطبوع، همراه با مصرف زیاد انرژی است، که آلودگی در طبیعت را به دنبال داشته، روشهای هوشمندانهٔ استفاده از آب، باد، سایه، نور خورشید و امکانات خود طبیعت برای کسب اعتدال، حتی به عنوان جنبهٔ کمکی هم در آن در نظر گرفته نشده است.
هر ساختمان، باید به روشی احداث شود که استفاده از منابع جدید را به حداقل رسانده، در پایان عمر مفید خود، به عنوان منبعی برای تولید سازههای دیگر قابل استفاده باشد. اگرچه گرایش این اصل به نفع گسترش ساختمانهای جدید است، اما باید اشاره کرد که چون درصد زیادی از منابع موجود در جهان در محیط مصنوعی کنونی به کار رفتهاند، ترمیم و ارتقاء وضع سازههای فعلی برای کاهش آثار سوء زیست محیطی، امری با اهمیت برابر با خلق سازههای جدید است؛ چرا که منابع کافی و ارزان برای احداث محیطهای مصنوعی در جهان وجود ندارد که بتوان برای بازسازی هر نسل از بناها، مقداری جدید از آنها را مورد استفاده قرار داد.
اغلب در مواردی که دسترسی به منابع جدید محدود میگردد، روشهایی ابداع میشوند که بر اساس آنها، ساختمانهایی را که در گذشته ساخته شدهاند، میتوان برای مقاصد دیگر استفاده کرد؛ با این حال، تغییرات ضروری هم میتوانند باعث تغییر شکل اساسی بنا شوند. البته این دیدگاه در تقابل با حفظ میراث فرهنگی و تمایل اقشاری از جامعه به حفظ ساختمانهای سنتی و کهن، باعث درگرفتن مناقشاتی میگردد، که برای حل و فصل کردن آنها، میبایست در بررسی اولویتهای زیستمحیطی، بهبود سطح زندگی اجتماعی و همچنین هویت و فرهنگ تعادلی برقرار کرد و به توافق نظر رسید.
معماری سبز به همهٔ افرادی که از ساختمان استفاده میکنند، احترام میگذارد. معماران به تدریج از وجود سموم شیمیایی مختلف در سایتهای ساختمانی آگاه شده اند و به تازگی استفاده از مواد عایـق دارای ترکیبات «کلروفلوئوروکربن» در ساخت بناها ممنوع شده است. روز به روز تسهیلات بیشتری برای استفادهٔ معلولان، نابینایان، کودکان و سالمندان در معماری مدرن فراهم میشود. نیازهای روانی و آسایش روح انسان در کنار مسائل رفاهی و ایمنی سازه، هر روز بیشتر از قبل در نظر گرفته میشوند و تلاش میگردد که ساختمانها با تأثیر شادی آفرینی و توجه به رضایت از زندگی در «خانه»، ساخته شوند.
گلن مورکات، معمار استرالیایی، میگوید: «ساختمان باید زمین را به گونهای آرام و سبک لمس کند». این جمله، ویژگیی از تعامل میان ساختمان و سایت دربرگیرندهٔ آن را ابراز میکند که برای فرآیند سبز، امری ضروری است. ساختمانی که انرژی را بیرویه مصرف میکند، آلودگیساز و با کاربران خویش بیگانه است؛ در نتیجه، با توجه به این دیدگاه، هرگز زمین را به گونهای آرام و سبک لمس نمیکند.
در واقع، نمیتوان بنا را از سایت ساخته شده در آن خارج نمود و شرایط قبل از احداث را دوباره در سایت احیا کرد. در صورتی میتوانیم بگوییم که اصل فوق در یک معماری سبز کاملاً اجرا شده است، که بتوان در هنگام پایان کاربری یک سازه، آن را طوری جمعآوری کرد که سایت دربرگیرندهاش با کمترین تغییر، به شکل اولیهٔ خود بازگردد؛ مسئلهای که در احداث نمایشگاههای موقت، بسیار حائز اهمیت است.
تمامی اصول سبز، میبایست در روندی کلنگر برای ساخت محیط مصنوعی به کار گرفته شوند. معماری سبز، باید بیش از یک ساختمان منفرد قطعه خود را شامل شود و یک شکل پایدار از محیط شهری را ارائه کند.
مزایای ساختمان سبز عبارتند از:
استفاده از انرژیهای طبیعی در ساختمان
ثبات محیط داخلی ساختمان
استفاده از پساب ساختمان در تأمین آب مورد نیاز برای آبیاری فضای سبز
بهینه سازی مصرف انرژی و کاهش اتلاف آن
توجه به اقلیم منطقه
استفاده از مصالح قابل بازیافت غیرمضر از نظر شیمیایی که دوست سلامت انسان هستند.
ساخت با نزدیکترین مصالح به طبیعت
کاشت گیاهان طبیعی به عنوان الهام دهندهٔ طراحی زنده
اجتناب از صدمه رساندن به وضعیت طبیعی اراضی منطقه
کمک به بهبود کیفیت زندگی در سایهٔ گرایش به حفظ محیط زیست
سازگاری معماری ساختمان با در نظر گرفتن شخصیت اکولوژی منطقه
مترجم و ویراستار دکتر شمس خلیلی